11تیر 93
امدم تا پسری خوابه از خاطره سفرمون بنویسم.این مسافرت در واقع اولین سفر ارتین محسوب میشد و به خاطر حجم درس و کار من و باباش فکر نکنم تا 1سال مسافرتی در کار باشه . بابای ارتین برا 13خرداد امد لاهیجان و 24تیر یک امتحان دیگه داشت برگشت تهران.خواهرم 20خرداد از تهران امد تا دوشنبه پیشمون بمونه ما همش سرگرم مهونی رفتن و تفریح کردن بودیم روز 4شنبه که خواهرم رسید روز جوان و تولد حضرت علی اکبر بود خواهرم همیشه تو این روز مراسم میگیره امسال مراسمش خونه مادربزرگم برگزار شد ما هم با ارتین رفتیم ولی همش تو ااق بودیم ولی کلن ارتین بغل همه رفت و خوش اخلاق بود فرداش روز 5شنبه عصری رفتیم دریا خیلی حال داد اولین دریا رفتن پسرم بود خیلی ذوق می...